دیکشنری
داستان آبیدیک
ear tab
iɹ tæb
فارسی
1
عمومی
::
گوشی :چیزیكه بگوش میگذارندكه سرمانخ، گوش پناه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EAR DROP
EAR FLAP
EAR FOR MUSIC
EAR LAP
EAR LOBES
EAR MARK
EAR MOULD TECHNICIAN
EAR NOSE AND THROAT WARD
EAR PICK
EAR PICKER
EAR PROTECTOR
EAR RING
EAR SHAPED
EAR SHELL
EAR STONE
EAR TAB
EAR TIP
EAR TRUMPET
EAR WAX
EAR WITNESS
EARACHE
EARBUD
EARDROP
EARDRUM
EARED
EARED WASHER
EARFUL
EARING
EARL
EARLDOM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید